همواره تردید کرده ام نوشته هایم به درد کسی خواهد خورد و یا خیر ? آیا فقط برای راحتی خیال خود من و آسودگی خاطرم می نویسم یا شاید همراه یا همراه هایی ، هم فکر و هم عقیده پیدا می کنم و یا خیر ? به پاسخی که می خواستم رسیدم :
همین که گروهی پیدا می شوند و نسبت به نوشته هایم واکنش های حتی منفی نشان می دهند ثابت می کند که موفق بوده ام . دلیلش هم بسیار ساده است مگر نه این که هر اعتقادی باید دوستان و دشمنانی داشته باشد ? اگر کسانی به راستی و با تمام وجودشان مخالف اعتقاد ، عقیده یا روش یا طرز فکری باشند به این معناست که آن عقیده و مرام ارزش پا فشاری را دارد .
در نوشتن مطالبي که در طول سال های گذشته خواننده شان بوده اید همواره نظر خوانندگان برایم مهم بوده است . آن ها هم هیچ گاه از این لطف دریغ نکردند حالا چه کسانی که مخالف ایده های من بوده اند و چه کسانی که با آن ها موافق بودند یا موافق شدند . در هر صورت همگی شان لطف داشتند .
فقط نکته ای هست : چه نیازی است به تهدید یا توهین ? به اعتقاد خودم کار بدی انجام ندادهام دریافته ها و آموخته ها و نقطه نظرهایم را با دیگران به اشتراک گذاشته ام همین و بس . آیا نباید چنین کاری می کردم . آیا گناهی بزرگ مرتکب شده ام ? من که هرگز به کسی توهین نکردم حتی نام شخص یا گروهی را نبرده ام پس چرا مدام تهدید می شوم ?
دو ماه قبل و پس از توهین های بسیار نوشتن را متوقف کردم . به خودم گفتم ارزشش را ندارد . درست است که لذت می برم از این که گروهی هم فکر را پیدا کنم و ایده هایم را با آن ها به اشتراک بگذارم و درست است که از ایده ها یشان لذت می برم و می آموزم اما ارزش شنیدن توههين و تهدید شدن را ندارد .
طاقت نیاوردم باز نوشتن را شروع کردم . دیدم که به آن نیاز دارم . می خواستم رابطه ای متفاوت و متمایز از آن چه هست را با دیگران داشته باشم ، به اعتقاد خودم گناهی مرتکب نشده ام اما برخی از خوانندگان مطالبم با من هم عقیده نیستند .
هیچ اشکالی ندارد از دیدگاه من عقیده همه افراد محترم است اما این شیوه مخالف را که به ناسزا گفتن و تهدید کردن منجر می شود و حتی نوشته هایم حک شده یا آن را مسدود می کنند ، شیوه ای غیر اخلاقی ، غیر انسانی و نا پسند است .
با مرور کردن نوشته های قبلی ام در می یابم که راه درستی را انتخاب کرده ام و از این بابت بسیار شادم . من چیزی نگفته ام و ننوشته ام که کسی را برنجاند . درست است که ممکن است با عقیده ای یا جریانی همسو نباشد اما این دلیلی برای مخالفت نیست _ ابدا نیست و نمی تواند باشد _دلم می خواهد مروی بر مطالب قبلی ام داشته باشم و این کار را از فردا آغاز خواهم کرد . آرزو دارم مرا آن جور که هستم و نیستم را چنان که هست قضاوت کنید . انتظار دیگری ندارم .
دیگر پیمان نگران
نظرات شما عزیزان: